زمان تقریبی مطالعه: 11 دقیقه
 

شرایط طواف





طواف یکی از اعمال واجب حج و عمره است و به معنای هفت دور به گرد کعبه گشتن می‌باشد. در احکام و شرع برای طواف شرایطی ذکر شده است. این نوشتار در مورد شرایط طواف مانند نیت، طهارت، ستر عورت، موالات و ختنه بحث می‌کند.


۱ - نیّت



طواف‌کننده باید طواف را با نیّت و به قصد قربت به جا آورد. بنابراین، اگر بدون نیّت و قصد قربت طواف کند، طوافش باطل است.

۱.۱ - نیت طواف


نیت طواف همانند نیت دیگر عبادات است؛ پس در طواف «نیت را لازم نیست به زبان بیاورد و لازم نیست به قلب بگذراند، بلکه همان که بنا دارد این عمل را به‌جا آورد و با این بنا به‌جا آورد، کفایت می‌کند و به عبارت دیگر، نیت در عبادت و کارهای دیگر در این جهت فرق ندارد، پس همان‌طور که انسان با قصد آب می‌خورد و راه می‌رود عبادت را اگر همان‌طور به‌جا آورد با نیت به‌جا آورده.»

۱.۲ - طواف از روی ترس جهنم یا شوق بهشت


غایات امتثال را درجات و مراتب مختلفی است و «کفایت می‌کند در صحیح بودن عمل، آن که برای خدا بیاورد یا برای اطاعت امر خدا یا برای ترس از جهنم یا برای رسیدن به بهشت و ثواب

۱.۳ - ریا در طواف


از آنجا که طواف عبادت است و عبادات باید به قصد قربت انجام شود پس «اگر در به‌ جا آوردن طواف یا سایر اعمال عمره و حج که عبادی است ریا کند یعنی برای نشان دادن و به رخ دیگری کشیدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به‌جا آورد، طواف او و همین‌طور هرچه را این‌طور به‌جا آورده باطل است، و در این عمل معصیت خدا را هم کرده است.» همچنین «اگر در عملی که برای خدا می‌آورد رضای دیگری را هم شرکت دهد و خالص برای خدا نباشد عمل باطل است.»

۱.۴ - ریا بعد از اتمام طواف


اگر طواف کننده طواف را با قصد قربت انجام داده و به پایان برساند طواف او صحیح است هرچند که بعد از اتمام آن ریا کند زیرا «ریا بعد از عمل و تمام کردن طواف یا دیگر اعمال باعث بطلان عمل نمی‌شود.»

۲ - طهارت از حدث



طهارت از حدث اکبر و حدث اصغر در طواف واجب شرط است؛ لیکن در طواف مستحب بنابر قول مشهور، شرط نیست شرطیت طهارت در طوافِ واجب، واقعی است. بنابراین، چنانچه بدون طهارت طواف کند، طوافش باطل است؛ خواه از روی عمد و علم باشد یا سهو و یا جهل.
[۹] خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۲۹۲.

طهارت معتبر در طواف، همانند نماز، شامل طهارت با آب (وضو و غسل) و خاک (تیمّم) می‌شود؛ چنان‌که شامل طهارت افراد معذور، مانند مستحاضه، مسلوس، مبطون و وضو و غسل جبیره‌ای نیز می‌شود؛ لیکن مبطونی که به اندازه مدت طواف قادر به حفظ طهارت نیست، باید نایب بگیرد. برخی گفته‌اند: مبطون خود باید طواف کند، مگر آنکه ناتوان از طواف باشد.
[۱۳] خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۱.

آیا کسی که پی‌در‌پی باد معده از او خارج می‌شود، حکم مبطون را دارد و بنابر قول به نیابت باید نایب بگیرد یا نه؟ مسئله اختلافی است.
[۱۴] موسوی شاهرودی، مرتضی، مناسک حج (مراجع)، ص۲۹۰- ۲۹۱.

به قول مشهور، مستحاضه وظایفی را که بر عهده دارد، برای طواف و نماز آن باید انجام دهد. بنابراین، در استحاضه قلیله باید برای هر یک از طواف و نماز طواف وضو بگیرد، در استحاضه متوسطه برای طواف و نماز طواف غسل کند و برای هر یک وضو نیز بگیرد و در استحاضه کثیره برای هر یک از طواف و نماز جداگانه غسل کند.
[۱۵] خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۰- ۳۲۲.
[۱۶] تبریزی، جواد، التهذیب فی مناسک العمرة و الحج، ج۳، ص۲۰ -۲۱.


۲.۱ - حکم حائض


حکم زن حایض و نفسا در طواف بر حسب نوع طواف متفاوت است. در عمره تمتع چنانچه پیش از طواف، حیض یا نفاس عارض شود و وقت نیز وسعت داشته باشد، بعد از پاک شدن طواف را به جا می‌آورد؛ اما اگر وقت تنگ باشد آیا باید به حج افراد عدول کند و پس از حج، عمره مفرده به جا آورد یا اینکه اعمال عمره، جز طواف و نماز آن را انجام دهد و پس از تقصیر، برای حج احرام ببندد و پس از پاک شدن، طواف عمره را با طواف حج به جا آورد و یا آنکه میان آن دو مخیر است؟ دیدگاه‌ها متفاوت و قول نخست مشهور است. برخی در مسئله تفصیل داده و گفته‌اند: اگر پس از احرام بستن حیض شود، اعمال عمره جز طواف و نماز را آنگونه که در قول دوم گذشت ادامه می‌دهد؛ اما اگر پیش از احرام حیض شود به حج افراد عدول می‌کند.
چنانچه حیض در اثنای طواف عارض شود باید فوری از مسجد بیرون رود. اگر پیدایی خون قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، بنابر مشهور طوافش باطل است و پس از پاکی با وسعت وقت طواف را اعاده می‌کند و با تنگی وقت، حکم صورت پیشین (عروض حیض قبل از طواف) جاری می‌شود. و اگر پیدایی حیض بعد از اتمام دور چهارم باشد، بنابر مشهور عمره تمتع صحیح است و سعی و تقصیر را انجام می‌دهد و پس از پاکی، باقی مانده طواف را به جا می‌آورد.
چنانچه پیدایی حیض قبل از طواف در عمره مفرده یا حج باشد، با وسعت وقت صبر می‌کند تا پاک شود و پس از پاکی، بقیّه اعمال را انجام می‌دهد و با تنگی وقت یا عدم امکان اقامت در مکه تا آخر ذیحجه، برای طواف و نماز آن نایب می‌گیرد.
[۲۳] خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک ۵، ج، ص۳۴۸.


۳ - طهارت از خبث



به قول مشهور باید بدن و لباس طواف‌کننده پاک باشد. برخی آن را شرط ندانسته و گفته‌اند: طواف کردن با بدن یا لباس نجس کراهت دارد.
آیا نجاستهای بخشوده شده در نماز، از قبیل خون کمتر از درهم در طواف نیز بخشوده است یا نه؟ مسئله اختلافی است.
طهارت از خبث شرط ذُکری است. بنابراین، چنانچه بعد از فراغ از طواف متوجه شد بدن یا لباسش نجس بوده، طوافش صحیح است؛
[۳۰] خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۵.
اما اگر در اثنای طواف فهمید که بدن یا لباسش از اول نجس بوده یا هنگام طواف نجس شده است، در صورتی‌که بدون رها کردن طواف، تطهیر یا تعویض آن امکان داشته باشد، انجام و طواف را ادامه می‌دهد. در غیر این صورت طواف را رها نموده، بدن یا لباسش را تطهیر می‌کند. در این صورت آیا باید باقی مانده طواف را از همانجا که رها کرده ادامه دهد یا در صورت گذشتن از نصف ادامه می‌دهد و قبل از آن از اول شروع می‌کند؟ دو دیدگاه وجود دارد. قول دوم به مشهور نسبت داده شده است
[۳۱] خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۳۲۷.
[۳۲] تبریزی، جواد، التهذیب فی مناسک العمرة و الحج، ج۳، ص۲۵ -۲۶.

کسی که فراموش کرده بدن یا لباسش نجس است و پس از طواف با بدن یا لباس نجس متذکر شده، آیا طوافش صحیح است و نیازی به اعاده ندارد یا باید اعاده کند؟ مسئله اختلافی است.
[۳۴] خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۶.


۴ - ختنه



این شرط اختصاص به مردها دارد. در شمول آن نسبت به غیر بالغ اختلاف است. برخی نیز بین نابالغ ممیز که خود طواف می‌کند و غیر ممیّز که او را طواف می‌دهند تفصیل قائل شده، در اولی مختون بودن را شرط دانسته و در دومی شرط ندانسته‌اند.
[۳۷] خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۹.


۵ - ستر عورت



جمعی از فقها پوشیده بودن عورت را از شرایط طواف دانسته‌اند؛ لیکن برخی آن را شرط ندانسته‌اند.

۶ - موالات



از شرایط صحّت طوافِ واجب، موالات عرفی میان دورهای آن است؛ بدین معنا که نباید بین دورهای طواف فاصله طولانی بیفتد.
[۴۵] خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۴۸.
[۴۶] موسوی شاهرودی، مرتضی، مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۰.
برخی در لزوم آن اشکال کرده‌اند.

۷ - پانویس


 
۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۸۵.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۱۱، مساله ۱.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۱۲، مساله ۵.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۱۲، مساله ۳.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۱۲، مساله ۶.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۱۲، مساله ۴.    
۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۶۹.    
۸. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة، ج۱۲، ص۵۴.    
۹. خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۲۹۲.
۱۰. فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۵، ص۱۶۸.    
۱۱. فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۵، ص۴۰۶.    
۱۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۷۰- ۲۷۱.    
۱۳. خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۱.
۱۴. موسوی شاهرودی، مرتضی، مناسک حج (مراجع)، ص۲۹۰- ۲۹۱.
۱۵. خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۰- ۳۲۲.
۱۶. تبریزی، جواد، التهذیب فی مناسک العمرة و الحج، ج۳، ص۲۰ -۲۱.
۱۷. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۴، ص۳۴۰- ۳۴۵.    
۱۸. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة، ج۱۱، ص۲۳۲ -۲۳۶.    
۱۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵ -۳۸.    
۲۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۱۸، ص۳۹.    
۲۱. موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۷، ص۱۳۰.    
۲۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۳۸۵.    
۲۳. خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک ۵، ج، ص۳۴۸.
۲۴. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة، ج۱۲، ص۵۴.    
۲۵. مؤمن سبزواری، محمد باقر بن محمد، کفایة الاحکام، ج۱، ص۶۱.    
۲۶. خمینی، سید روح‌الله، تحریرالوسیلة، ص۱۷۳.    
۲۷. موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۱۶ -۱۱۷.    
۲۸. طباطبایی کربلایی، علی بن محمد علی، الشرح الصغیر، ج۱، ص۴۱۴.    
۲۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۷۲.    
۳۰. خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۵.
۳۱. خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۳۲۷.
۳۲. تبریزی، جواد، التهذیب فی مناسک العمرة و الحج، ج۳، ص۲۵ -۲۶.
۳۳. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة، ج۱۲، ص۹۷.    
۳۴. خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۶.
۳۵. فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعة (الحج)، ج۴، ص۳۳۷.    
۳۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۷۴.    
۳۷. خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۲۹.
۳۸. فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۵، ص۴۰۷- ۴۰۹.    
۳۹. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۶، ص۹۲- ۹۵.    
۴۰. آل عصفور، حسین بن محمد، سداد العباد، ص۳۰۶.    
۴۱. آل طوق قطیفی، احمد بن صالح، رسائل آل طوق، ج۲، ص۲۷۴.    
۴۲. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۷۵ -۲۷۸.    
۴۳. نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة، ج۱۲، ص۵۶ -۵۷.    
۴۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۳۹ -۳۴۰.    
۴۵. خوئی، سید ابوالقاسم، المعتمد فی شرح المناسک، ج۴، ص۳۴۸.
۴۶. موسوی شاهرودی، مرتضی، مناسک حج (مراجع)، ص۲۳۰.
۴۷. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۶، ص۲۲۴.    


۸ - منبع



موسسه دائرة‌المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، برگرفته از مقاله «طواف».    
• ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.